باز دلم تنگ است
باز چشمانم باران مي طلبد
آسمان دلم پر از ابرهاي سياه دلتنگي شده
!باز من تنهايم
و در اين سكوت حتي صداي ساز هم آرامم نمي كند
دل من باز كوچك شده
!براي آنكه نميدانم كيست
...ولي غيبتش مرا مي آزارد
!من خودم را گم كرده ام...! كجا...؟
اين را ديگر نميدانم
نظرات شما عزیزان:
|